«دل زخمی من»
رنج دوران دیده ام بیا و مرهمم باش
مرهمی بر زخم دل,نی بر تنم باش
زخمهای تن با ضمادی نیکو شود
بیا و زخم دل بندو همدمم باش
مگذار زخمهایم کاری شوند
با ضماد عشق بیا و مرهمم باش
بیا و یکدم و لحظه مرا یاد کن
بیا و چند صباحی روز و شبم باش
چشم براه پاسخی وا مانده ام
بیا و توتیای چشم ترم باش
نظرات شما عزیزان: